سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترنم زندگی

هویت زن از منظر شریعتی

هویت زن از منظر شریعتی

مساله زن برای شریعتی بیش از آنکه مساله ای زنانه و مبتنی بر هویت و جنسیت زنانه باشد مساله اجتماعی بود. شریعتی بر روی
انسان ارزش های انسانی و اجتماعی زن تاکید داشت. ارزش هایی که تعالی شخصیت، هویت و ارتقای موقعیت اجتماعی زن را مد
نظر داشت. در اندیشه شریعتی نمی‌توان بحث زن را از مردم جدا ساخت. در باور شریعتی زن موجودی است که اخلاقیات و ذهنیات
حاکم بر جامعه تا حد زیادی تابع اوست . زن در کشورهای اسلامی عامل نیرومندی بود که می توانست، سنت ها، نظام قدیم، روابط
اجتماعی، اخلاقی، ارزش های معنوی و از همه مهمتر مصرف را تغییر دهد. همچنان که در حفظ آنها عامل نیرومندی بود .شریعتی نظر
به اجتماعی کردن زنان داشت و می خواست متن مردم و بخصوص زنان را از گوشه خانه به میانه اجتماع بکشاند و نسبت به سرنوشت
خود و جامعه اشان حساس سازد و آنها را با نحوه تازه ای از زندگی آشنا سازد که شباهتی به خانه نشینی سنتی و تسلیم وارگی
نداشت.                                                                                             
             
شریعتی با آگاهی از الگوهایی که برای زن ایرانی تدارک دیده می‌شد درصدد برآمد تا الگویی برخاسته از فرهنگ دینی و تاریخی ارائه
دهد ومدلی آمیخته از مدرنیسم و سنت
را برای زنان وبطور کلی عموم جامعه متصور سازد
. این دو راه با وجود تفاوت ظاهریشان ،
تفاوت ماهوی با یکدیگر نداشتند . به اعتقاد وی هم تصویر مدرنیسم غربی از « زن آزاد اجتماعی» و هم تصویر سنت از « زن عفیف
خانگی» مبتنی بر هویت فرو دست جنسی است . شریعتی تفاوت این دو تصویر را در این می‌دانست که در الگوی سنت، زن جنس
دومی است که فقط در حریم خانواده قابل بهره برداری است. اما در الگوی مدرنیسم غربی و شبه مدرنیسم پهلوی حریم خانواده را
شکسته و وارد بازار می‌شود. در این تصویر آنچه فدا می شود قدرت انتخاب و استقلال زن است. زن جامعه ما می‌خواهد به سرحد
استقلال و انتخاب خویش برسد، می‌خواهد خودش باشد و خودش بسازد و می خواهد یکبار دیگر متولد شود و در این تولد نه ساخته
وراثت باشد و نه پرداخته تقلید.
                                                                     
هویت متصور شده شریعتی از زن ایرانی                                           
شریعتی به عنوان یک جامعه شناس و نیز از منظر یک روشنفکر دینی دو تیپ و الگو از زن ایده آل ارائه می‌دهد: زن انقلابی و زن خانواده                                                                                                
زن انقلابی یا اجتماعی                                                                                     
زن ایده آل و انقلابی به عنوان بدیل دو تیپ زن سنتی و زن مدرن، به کلی فارغ از جنسیت است. مهمترین ویژگی این زن، تعهد
ایدئولوژیک و مسئولیت پذیری سیاسی و اجتماعی اوست
.  باید زندگی خود را وقف پیام رسانی و ابلاغ معنا و محتوای
باورهای دینی خود کند . از آنجا که این الگو متاثر از شرایط اجتماعی و انقلابی جامعه در آن عصر بود برای آن دوران مناسب بود و نه همه
دوران ها. اما زن ایدئولوژیک نیز پا به پای مرد بر فردیت انسانی اش تکیه می‌کند و با قبول تعهد سیاسی و اجتماعی، پیشاپیش خود از
قید وراثت و بند سنت رهانیده است و آگاهانه هویت خود را تعیین می‌کند. این زن ایده آل به چنان فردیتی دست یافته که «آزادی،
استقلال و انتخاب» سه عنصر و مقوم اصلی آن است. فردیتی که نه با خودخواهی بلکه با ایثار و شهادت همراه است.
ویژگی بعدی
زن ایده آل شریعتی، ارتباط دائمی و درونی او با فرهنگ، کتاب، اندیشه و معنویت است
. زن ایده آل او زنی
است که روحش را نه با مصرف گرایی، نه با تجمل، نه با همسرداری، نه با بچه دار و نه با خانه داری، با هیچکدام سیراب
نمی شود او
در مورد الگوی اسطوره ای اش فاطمه می نویسد: فاطمه باید همواره در آموختن باشد. آموزشی که همچون
نور و هوا و غذا پایان
نایافتنی، مکرر و مداوم است. کلمه به جای خدمتکار. تنها این عروس و داماد شگفت اند که می توانند بفهمند
که با کلمه می توان
زندگی کرد. خوشبخت بود و آن را نوشید و خورد و سیراب شد. زن هم مثل توده مردم باید با توسل به قلم، کتاب و آموزش به خودش
وقوف یابد و باید برای فردایش کاری بکند، فردایی که خودش باید
آن را بسازد و خودش مسئول آن است: فاطمه کاری کن که من برای تو
فردا هیچ کاری نمی توانم کرد.                                                                                                                       
زن خانواده                                                                                
در تصویر ایده آل شریعتی از زن در خانواده، ویژگی اصلی زن، نفی فردیت زنانه است تکیه بر فردیت زن از نظر او
محل استحکام خانواده است
. در خانواده زن باید عضوی از خانواده باشد و منافع خانواده را به منافع فردی ترجیح دهد . به نظر
می‌رسد این دیدگاه شریعتی ناشی از فردیت او با شبه مدرنیستی باشد که در ایران دهه 50 ترو
یج می شد و حتی با مدرنیسم غربی
هم فاصله داشت.  زن ایده آل شریعتی چه در عرصه های اجتماعی و چه در عرصه خانواده زنی است که در همه زمینه ها تامل می
کند،
استقلال دارد و سعی در ارتقاء دادن آگاهی ها و قدرت انتخاب خود و سعی در ایجاد تغییرات مطلوب
در محیط خانواده و جامعه دارد،
اما این وقوف به « خود» و فردیت و استقلال سبب منیت و خودخواهی در او نمی‌شود. چنین
زنی آمادگی دارد که آگاهانه هم در خانواده و هم در جامعه در جهت نیل به اهداف و آرمان هایش گذشت و ایثار کند. شریعتی در ارتباط
با وظایف متقابل زن ومرد درخانواده چند مورد را برمی‌شمرد
.                                          
تعهدات مرد در قبال زن در خانواده                                                                  
اول- تامین بودن بودجه ی خانواده و همه مخارجی که خانواده بر اساس آن مخارج می‌گردد، که اسم آن " نفقه " است.  دوم-
حرمت زن بعنوان یک موجود محترم، یکی از وظایف اساسی مرد است.
سوم- گذشت، بزرگواری و تحمل مرد نسبت به رفتار، نواقص
و حتی معایبی که ممکن است در زن وجود داشته باشد؛ به این شکل که مرد می تواند نقصی را که در همسرش می بیند، بعنوان
توجه به کمالی که در او هست، بر او ببخشد. 
چهارم- آراستگی، شستشو، آرایش و نظافت بخاطر همسر؛ یعنی آنچه که
الان بعنوان یک نزاکت اخلاقی در دنیا از نظر ادبی مطرح است .
پنجم- پاسخگویی به نیاز جنسی زن بعنوان یک وظیفه انسانی و
اسلامی مرد .
ششم- کتمان سر و عیبی که در همسرش از نظر مردم می بیند، یا بخاطر یکنوع رفتار یا یک نوع بی بند و باری و یا یک
نوع خصوصیت اخلاقی .
هفتم- اجازه و آزادی زن در دید و بازدید از خویشاوندانش، وهمچنین کمک و رسیدگی که زن می خواهد
نسبت به خویشاوندانش بکند .
هشتم- همدردی با زن در ناراحتی ها و گرفتاریهائی که برای او و خانواده او بوجود می‌آید؛
مرد در قبال این ناراحتی ها که برای او بوجود می‌آید، وظیفه همدردی و کمک به او را دارد.
نهم- احترام به حق مالکیت فردی زن؛                                                                                                                               
تعهدات زن در برابر مرد درخانواده                                                                           
اول- تمکین زن در برابر مرد بعنوان قائم بر امور خانواده، حامی خانواده و( عامل) قوامت است .دوم- پذیرفتن بیگانه در داخل خانه با
کسب رضایت از مرد.
سوم- حسن معاشرت، حق شناسی و خوشروئی زن در تلقی و رفتار با مرد است.چهارم- تحمل و
شرکت زن در سختیها،
دشواریها و همچنین فقر، کمبود و گرفتاریهای زندگی مرد است، و وارد نکردن او به تامین نیازهای زن به هر
شکلی و در هر شرایطی
.